مزایا و معایب گردشگری برای صنایع‌دستی

1398/08/19

مزایا و معایب گردشگری برای صنایع‌دستی
در دهه‌های اخیر صنعت گردشگری پیشرفت و رشد قابل‌ توجهی را تجربه کرده است.
به گزارش دنیای لوازم خانگی، پس از تجارت نفت و خودرو، صنعت توریسم یک صنعت درآمدزای جهانی است. اکثر کشورها به صنعت گردشگری به دلیل نقش مهمی که در حوزه اقتصاد کشورها می‌تواند ایفا کند، نگاه ویژه‌ای داشته‌اند. یکی از مزایای اقتصادی حوزه گردشگری کمک به رونق صنایع‌دستی کشور مقصد است. اغلب گردشگرانی که به یک کشور سفر می‌کنند، با خرید از صنایع‌دستی زمینه رونق این تولیدات را فراهم می‌آورند.

مزایای گردشگری برای صنایع‌دستی:

ارتباط دو سویه گردشگری و صنایع‌دستی از دیر باز و مزایای متقابلی که برای یکدیگر داشته‌اند سبب شده که به مبنای دلایل متعدد صنعت گردشگری امروز ارتباط این دو را تقویت نماید. در زیر برخی از مزایای گردشگری برای صنایع‌دستی مورد بررسی قرار می‌گیرد:

• صنایع‌دستی می‌تواند منبع درآمد مناسبی را برای موزه‌ها و اماکن تاریخی فراهم آورده و به حفظ بهتر این اماکن یاری رساند.
• گردشگری می‌تواند بازاری متناوب را برای اشیاء سنتی تولیدشده در جوامع توسعه‌نیافته فراهم کرده و بقای مشاغل موجود را تضمین کند.

• ابزار علاقه جهانگردان در کنار بازدید از جاهای دیدنی ایران به مصنوعات دستی می‌تواند باعث تحریک بازار محلی شده و به تجدید حیات برخی از هنرها و صنایع منسوخ‌شده می‌انجامد.

• صنایع‌دستی و پذیرش آن‌ها در جهانی گسترده‌تر، حس هویت برای مردمان بومی ایجاد می‌کند که روی صحنه می‌آیند و درباره جایگاه خود در جهان وارد مذاکره می‌شوند. وقتی صنایع‌دستی به‌درستی ارزش‌گذاری شده باشد، هویت بومی را تقویت کرده و افراد را به حمایت از سنت‌ها، جاودنی ساختن میراث فرهنگی و حفظ کیفیت تولیداتشان تشویق می‌کنند.

• تولید صنایع‌دستی مسئولیتی اجتماعی و فعالیتی پایدار است که در بسیاری نقاط جهان باعث از بین رفتن بهره‌وری از کارگردان ساده می‌شود. چنانچه افراد به‌طور مستقیم در تولید و عرضه مصنوعات دستی درگیر باشند، کارگران نیز تعریف مشخصی از نحوه برخورد با خود دارند.

با وجودی که صنایع‌دستی و گردشگری به‌وضوح گستره‌ای از همکاری را ایجاد می‌کنند که می‌تواند هم به نفع گردشگر و هم جامعه میزبان باشد، اما این عمل خطراتی نیز در پی دارد.

معایب و خطرات گردشگری برای صنایع‌دستی:

• توسعه گردشگری می‌تواند سبب رشد ارتباط نابرابر میان سازنده و مصرف‌کننده در برابر فروشنده نهایی شود. هر چه مراحل توزیع از افراد بیشتری بگذرد قیمت نهایی بالاتر خواهد بود، اما سود اندکی از این قیمت بالا نصیب سازنده اصلی می‌شود. از سویی دیگر، در بسیاری موارد مصرف‌کننده نهایی نیز کالا را با قیمتی بیشتر از ارزش واقعی آن می‌خرد که در نهایت می‌تواند منجر به نارضایتی وی شده و گاه تبدیل به عامل بازدارنده‌ای در خرید صنایع می‌شود.

در این میان بیشترین سود نصیب واسطه‌ها می‌شود و این ارتباط نابرابر و کسب سود اندک از سوی سازنده اصلی می‌تواند به بی‌انگیزگی و درنهایت خروج از روند تولید صنایع‌دستی بیانجامد. تأسیس تعاونی‌ها راه‌حلی است که در بسیاری از جوامع بومی آمریکای شمالی، استرالیا و اروپا جواب داده است. تعاونی‌ها در قبال همه بخش‌های توزیع مسئولیت داشته و بنابراین اعضای آن‌ها به‌طور مستقیم به سود بیشتری می‌رسند.

• عدم شناخت سازندگان از شیوه‌های درست قیمت‌گذاری مشکل دیگری است. اغلب صنعتگران بومی از ارزش حقیقی که مصرف‌کننده برای مصنوعات آنان قائل است، بی‌اطلاع‌اند و درباره راهکارهای مختلف قیمت‌گذاری دانش کافی ندارند. در نتیجه آن‌ها به‌جای قیمتی که نشان‌دهنده ارزش حقیقی و کمیاب هنر دستی آن‌ها است قیمت بسیار پایین را پیشنهاد می‌دهند، چراکه پیشتر واسطه‌ها باقیمت‌های اندک محصولات آن‌ها را خریداری کرده و ایشان را قانع کرده‌اند که ارزش واقعی محصولاتشان قیمت‌های ارائه‌شده از سوی آن‌هاست؛ بنابراین در اغلب موارد، صنایع‌دستی که در محل ساخت خریداری می‌شوند، بسیار ارزان هستند. این مشکل تنها برای صنایع‌دستی نیست، بلکه در مورد سایر خرده تجارت‌های صنعت گردشگری نیز مصداق دارد.

• محبوبیتی که گردشگری برای صنایع‌دستی ایجاد می‌کند ممکن است در نهایت منجر به استثمار تولیدکنندگان محصولات دستی شود. از یک‌سو توسعه گردشگری در یک منطقه تقاضا برای صنایع‌دستی را افزایش می‌دهد و از سویی دیگر اندکی از تولیدکنندگان توانایی صنعتی کردن روند تولید خود را دارند، بنابراین بیشتر افراد باید ساعات بیشتری کارکنند. فشار تقاضای زیاد ممکن است یک فعالیت لذت‌بخش را به شغلی طاقت‌فرسا تبدیل کند که سودی برابر با تلاش کارگران نیز نداشته و موجب استثمار آنان شود.

• در صورت مدیریت ناکارآمد، گردشگری می‌تواند موجب بی‌هویتی صنایع‌ دستی یک منطقه شده و سازندگان را به ساخت آثار کلیشه‌ای و یا آثاری با الگوهای غیربومی بکشاند. این امر سبب می‌شود که تولیدکنندگان تنها به تولید آثاری مطابق میل گردشگران بپردازند، بدون اینکه هویت اصیل آثار را در نظر گرفته و سعی کنند با تنوع در مهارت و نوآوری، محصولاتی ارائه دهند که نشانگر یک سنت فرهنگی احیاشده باشد. برای مثال دولت تایلند سعی کرد منسوجات دستی را تولید کند که شیوه‌های بافت آن بی‌نظیر بوده و مورد استقبال گردشگران قرار بگیرد، بنابراین برنامه‌ای را بدون مشورت با جامعه بومی به اجرا نهاد.

افزایش کشمکش بین تولیدکنندگان و گسترش تضادهای سلیقه‌ای گروه‌های مختلف جامعه، مردم را به این نتیجه رسانید که نیاز به تولید اشیاء موردپسند گردشگران، آنان را به‌سوی بی‌هویتی در ساخت الگوهای بی‌نظیر بافندگی‌شان می‌برد.

ایسنا

برچسب ها:

صنایع دستی ،گردشگری 
نظرات کاربران
نام
ایمیل
نظر شما