فرش کاشان چینی، مشتری بیشتری دارد

1398/11/15

یک کارشناس حوزه فرش عنوان کرد:
فرش کاشان چینی، مشتری بیشتری دارد
یک کارشناس حوزه فرش گفت: کشور چین کارگاه‌هایی با تولید انبوه ایجاد و شروع به بافتن و کپی فرش‌های ایرانی کرده، فرش‌هایی با هزینه تمام شده بسیار پایین‌تر از فرش ایران وارد بازار جهانی کرد و خریدار خارجی به دلیل ارزان‌تر بودن قیمت فرش چینی ترجیح می‌دهد فرش کاشان چینی بخرد تا فرش کاشان ایرانی.
به گزارش دنیای لوازم خانگی، محمدفرزین فرشچی در خصوص دوران رونق فرش دستبافت ایرانی، اظهار کرد: دوران شکوفایی فرش دستبافت ایران به زمان صفویه بازمی‌گردد و بهترین و منحصر به فردترین فرش‌های ایران که اکنون زینت‌بخش تمام موزه‌های جهان بوده، مربوط به این دوران است.

وی افزود: علت اینکه در زمان صفویه ما گسترش بافت و طرح‌های خوب را داشتیم، به این خاطر بود که تنها حکومت شیعه قبل از انقلاب حکومت صفویان بودند که به مذهب شیعه علاقه زیادی داشتند و می‌خواستند به دلیل اینکه نام شیعه در جهان شناخته شود، در هنر و صنعت این کشور کار‌های بسیاری انجام دهند که یکی از این هنر‌ها فرش دستبافت بود. این شکوفایی از زمان صفویه تا ۲۰ سال قبل ادامه پیدا کرد، اما پس از آن دچار افول شد.

فرشچی ادامه داد: فرش دستبافت برخلاف سایر هنر‌ها هم جنبه هنری و هم جنبه صنعتی بسیار معروفی دارد و به همین دلیل به آن لقب هنر-صنعت فرش دستبافت می‌دهند. زمانی که فرش دستبافت در مرحله شکوفایی قرارداشت؛ هر دو بخش یعنی هم هنر و هم صنعت نیز شکوفا بود، تمام مزایا برای فرش دستبافت هم از جنبه هنری و هم از جنبه صنعتی رعایت می‌شد و اکنون که بحث افول صادرات فرش دستبافت به میان می‌آید، ما از هر دو این جنبه‌ها متضرر هستیم.

این کارشناس حوزه مشهد در خصوص بررسی جنبه‌‎های هنری فرش نسبت به دوران شکوفایی صادرات، بیان کرد: ما در بخش هنری تولید فرش دستبافت را یک زنجیره می‌دانیم؛ از چیدن پشم گوسفند شروع می‌شود و انتهای این زنجیره صادرات فرش تمام شده و کامل به کشور‌های خارجی است. این زنجیره در زمان شکوفایی بسیار محکم بود، به طور مثال در مورد اولین حلقه از بهترین نوع پشم گوسفند که پشم بهاره و پاییزه بود، از گوسفندان زنده در فصل بهار و پاییز پشم‌چینی صورت می‌گرفت و، چون این عمل از حیوان زنده انجام می‌شد، چربی پشم در نخ باقی می‌ماند و به همین دلیل نخی که از آن پشم ساخته می‌شد، رنگ‌پذیری کامل داشت.

وی اضافه کرد: در حال حاضر پس از کشته شدن گوسفند و کندن پوست آن به وسیله آب آهک، پشم را از پوست جدا می‌کنند که آب آهک تمام چربی پشم را از آن گرفته و رنگ‌پذیری پشم را به حداقل می‌رساند و به همین دلیل دست‌بافته‌هایی که امروزه مشاهده می‌شود پس از ۱۰ یا ۱۵ سال کدر شده و رنگ آن می‌پرد.

فرشچی بیان کرد: حلقه دوم نخ‌ریسی است که در زمان شکوفایی فرش دستبافت عمل ریسیدن نخ به وسیله دست انجام می‌شد و به آن اصطلاحا نخ دست‌ریس می‌گفتند که در حال حاضر عشایر ما نیز این نخ را تولید می‌کنند که از نظر ظرافت و مقاومت در سطح بالایی برای تولید فرش دستبافت است، اما امروزه نخ‌ها به طورکلی به وسیله کارخانه‌ها ریسیده می‌شود که نه مقاومت نخ دست‌ریس و نه جلوه و ظرافت آن را داراست.

این کارشناس حوزه فرش با اشاره افول رنگرزی، تصریح کرد:حلقه سوم حلقه رنگرزی بوده که در گذشته رنگ‌های فرش از مواد و رنگدانه‌های گیاهی، چون قرمزدانه، روناس، اسپرک، گندل، پوست گردو و نیل بود که رنگ‌های شفاف و ماندگاری را برای فرش‌های دستبافت ایجاد می‌کردند؛ اما امروز به واسطه گران و کم بودن اینگونه رنگدانه‌ها و سخت بودن نحوه ساخت این رنگ‌ها به رنگ دانه‌های شیمیایی روی آوردند که خود به دو دسته انیلینی و کرومی تقسیم می‌شود و رنگ‌های انیلینی جز نامرغوب‌ترین رنگ‌ها محسوب شده که به سرعت درست می‌شود و به سرعت هم به مرور زمان رنگ را از دست می‌دهد.

وی خاطرنشان کرد: حلقه بعدی بافت است که بافندگان قدیمی فرش اصولی داشتند که هرگز از آن عدول نکرده و هیچ گاه تقلب نمی‌کردند؛ اما در حال حاضر به واسطه شرایط اقتصادی، تقلب‌های رایجی در بافت فرش اتفاق می‌افتد، مانند بی‌گره‌بافی یا نزدن پود و تغییر بافت تابافت به جفتی بافت به این معنا که اگر در گذشته به هردو تار یک گره می‌خورد، در حال حاضر برای افزایش سرعت به هر ۶ تار یک گره خورده می‌شود و نتیجه این است که فرشی که باید برای مثال ۱۰۰ سال عمر کند، پس از ۱۰ تا ۱۵ سال کاملا پرز خود را از دست داده و از بین می‌رود.

فرشچی درخصوص اهمیت نمایش وقایع روز در دست‌بافته‌‎های ایرانی، گفت: نکته مهمی که در فرش‌های قدیم وجود داشت و امروزه اکثرا وجود ندارد؛ این است که در زمان شکوفایی فرش دستبافت، یک بافنده به مانند یک هنرمند چیره‌دست وقایع مهم سیاسی، اجتماعی و مذهبی دوران خود را در قالب یک طرح فرش نشان می‌داد و این فرش به یک فرش نفیس تبدیل می‌شد.

این کارشناس حوزه فرش افزود: به طور مثال طرح‌هایی از زندگی پیامبران و آثار و ابنیه تاریخی کشورمان در قالب فرش ارائه شده، اما اکنون این موضوع بسیار کم دیده می‌شود و به شدت نیاز است که مناسبت‌های امروزی ما در قالب یک فکر و طرح خوب ارائه شود، مثلا جنگ تحمیلی ما می‌تواند موضوع و الهام خوبی برای طرح‌های فرش باشد تا با استفاده از ابزار فرش تمام وقایع به صورت جهانی بازگو شود.

وی با اشاره به ضرورت توجه به سلایق سایر کشور‌ها برای صادرات فرش، عنوان کرد: در رابطه با اندازه فرش‌ها، ما اندازه‌های متداولی در ارتباط با فرش داریم که از سالیان سال پیش این مقدار تغییر نکرده و نیاز است که امروز این موضوع با توجه به سلیقه کشور‌های خارجی و اندازه متداول محل زندگی آنان تغییر یابد.

فرشچی در خصوص نکوهش استفاده ابزاری از فرش ایرانی، بیان کرد: در زمانی که فرش دستبافت ارج و قرب داشت، در اکثر کشور‌های جهان، فرش دستبافت تنها مختص به ایران بود و شاید به مقدار کمی در ترکیه و روسیه و افغانستان وجود داشت، اما به هیچ عنوان قابل مقایسه با فرش دستبافت ایرانی و تیراژ آن نبود و هرکس در هرجای دنیا فرش دستبافتی می‌دید، آن را علامتی برای ایران می‌دانست.

این کارشناس حوزه فرش ادامه داد: در یک برهه از تاریخ کمبود‌هایی در کشور را با فرش دستبافت معامله کردیم و اصطلاحا برای رفع این کمبود‌ها فرش دستبافت را وجه‌المصالحه قرار دادیم، به این معنی که ما قطعات کارخانه‌ای و نیروگاهی را وارد و مجبور شدیم در عوض بازار جهانی خود را که عمده آن به آلمان صادر می‌شد، حدودا ۱۰ سال متوقف کنیم و همین ۱۰ سال برای رقبای فرش ایران کافی بود که بافندگان نامی ما را به خدمت بگیرند، تمام کار‌های نامی ما را کپی کنند و به فن رنگرزی و بافت صحیح ما آشنا شوند.

وی اضافه کرد: به طور مثال کشور چین در همین دوره ۱۰ ساله توانست کارگاه‌هایی با تولید انبوه ایجاد کند، شروع به بافتن و کپی فرش‌های ایرانی کرده و فرش‌هایی با هزینه تمام شده بسیار پایین‌تر از فرش ایران وارد بازار جهانی کند، بنابراین خریدار خارجی به دلیل ارزان‌تر بودن قیمت فرش چینی ترجیح می‌دهد فرش کاشان چینی بخرد تا فرش کاشان ایرانی.

فرشچی در خصوص ضرورت بازاریابی قوی در این حوزه، خاطرنشان کرد: چیزی که برای یک صنعت شکوفا لازم است، یعنی بازاریابی کامل و خوب در حوزه فرش، توسط رقبای ما انجام شد، به این معنی که ما سلیقه خود را مطابق قبل پیش می‌بریم و هیچ تغییری در آن نمی‌دهیم، اما رقبای ما سلیقه‌های جهانی را کشف کرده، بازاریابی جهانی را انجام داده و براساس آن سلایق شروع به بافت فرش‌ها کرده و برای بافته‌های خود بازارسازی کردند.

این کارشناس حوزه فرش با اشاره به اینکه ما در این مسئله بسیار از رقبای خود عقب ماندیم، زیرا در دوران شکوفایی صادرات فرش، رقیبی برای عرضه فرش نداشتیم و تمام جهان باید سلیقه فرش ایرانی را همانطور که هست می‌پذیرفتند، تصریح کرد: امروزه مصرف‌کننده آفریقایی یک نوع طرح و مصرف‌کننده آمریکایی طرح دیگری می‌پسندد، بنابراین ما باید به شدت روی این مسئله کار کنیم تا بتوانیم بازار خود را مجددا پیدا کرده و طرح‌هایی که آن‌ها دوست دارند را با ابزار‌های خود تلفیق کنیم، زیرا ابزار‌های اسلیمی و یا گل شاه عباسی شناسنامه فرش کشور ما هستند.

وی افزود: نباید اشتباه افغانستان را تکرار کنیم که مطابق سلیقه امروزی می‌بافد، اما هیچ نشان و نمادی از سنت کشورش در فرش دیده نمی‌شود. به طور مثال در فرش‌های خود برای نشان دادن جنگ از بافتن تانک و فانتوم استفاده می‌کند که زیبا و خلاقانه است، اما هیچ نشانی از سنت کشورش در آن فرش دیده نمی‌شود. ما باید ابزار و سنت خود را حفط کنیم، سلایق امروزی و طرح‌هایی که دنیا می‌پسندد را با یکدیگر تلفیق نماییم و فرشی ماندگار ببافیم.

فرشچی در خصوص اهمیت داشتن تنوع، طرح و عدم کپی‌کاری در طراحی گفت: در بخش صنعت حلقه گمشده‌ای داریم که در گذشته بسیار به آن توجه می‌شد. اگر به تیراژ فرش‌های خاص خود در گذشته توجه کنیم، فرش‌هایی دارای تنوع طرح وجود داشتند و یک طرح خاص تکرار نشدنی برای همیشه در موزه‌ها ماندگار شده، اما امروزه اگر فرش خاصی هم وجود داشته باشد، با کپی‌بافی‌های فراوان از آن، ارزش فرش را پایین می‌آوریم که خوشبختانه شهر‌های تبریز و قم این نقصان را در بافته‌های امروزی خود حل کرده‌اند و این موضوع باعث شده که بازار جهانی فرش حفظ شود، اما شهر‌هایی مانند مشهد به کپی‌کاری روی آورده است.

ایسنا

برچسب ها:

فرش دستباف ،فرش ،تولید ،صادرات 
نظرات کاربران
نام
ایمیل
نظر شما